25

 

 

آیا شهرهای ایرانی فضاهای خوبی برای حضور زنان دارند؟ یا شکل‌گرفتن و بزرگ‌شدن این شهرها مترادف بوده با فضاهایی سخت‌تر و حتی خشن‌تر برای زنان؟

آرش بصیرت –سردبیر سایت معماری اتووود:

اگر خشونت را به معنای مداخله بیش از حد در شکل دادن به فضا و به حداقل رساندن کنش سوژه انسانی برای شکل دهی به فضا و از پیش رقم خوردن رفتار مخاطب در فضا تفسیر کنیم، به طور قطع خشونت علیه زنان نه فقط در ساختار و تایپولوژی شهر ایرانی بلکه در ژنتیک شهر ایرانی نیز نهادینه شده است و اگر بخواهیم قدمی در این مورد برداریم بایستی به طراحی خانه در ایران نیز از این منظر دقت ویژه داشته باشیم، چرا که تجربه‌های عینی نشان داده‌اند تمایل به اصلاح رفتار فضا متناسب با جنسیت از خانه‌های شخصی اغاز شده است در مجتمع‌های مسکونی و مسکن اجتماعی نضج گرفته است و واحدهای همسایگی یا محلات شهری ضرباهنگ یافته و بعد از مقیاس شهری به خود گرفته است، یعنی این پروژه به لحاظ مقیاس هم باید خُرد دیده شود و هم کلان.
همانگونه که زبان معماری بُعد جنسیتی دارد و در تبیین نظم‌های کلاسیک یونانیان، نظم دُریک را نرینه و آیونیک و کُرنتین را زنانه می‌خوانند و بعضا بر دوگانگی سازه ی نرینه و تزیینات و دکوراسیونِ زنانه تاکید می‌گذارند، فضای شهری نیز بر اساس همین دوگانگی شکل گرفته است، آگوراهای یونانی، که عملا نقش میادین حال حاضر در شهرهای یونانی را بازی می‌کردند، علی رغم انکه بایستی فضایی همهْ شمول باشد، اما زنان را از این شمول بیرون نگه داشته و حضور فیزیکی زنان در تنها گستره عمومی شهر را برنمی تابیده است.

به واقع شهرها به همان صورت که دارای توپوگرافی اقتصادی‌اند یک توپوگرافی جنسیتی هم دارند که مبتنی بر میزان حضور و عدم حضور زنان تعریف می‌شود، زنان از جمله اقلیت‌های فضایی در شهرها هستند، عدم امکان حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی در ایران به عنوان فرابزرگترین سازه‌های معماری‌ای که محل تجمع انسان هاست موید واضح این گزاره است که در شهرها جعبه‌های سیاه و نفوذناپذیری وجود دارند که  بر اساس جنسیت فیلتر شده اند.

این وضعیت را می‌توان به گذرهای عمومی در شهر بسط داد که به علت نورپردازی نامناسب و عرض تنگ معبر و کف سازی و بدنه سازی نامناسب امکان حضور زنان در ساعتی از شب را به حداقل می‌رساند، از این رو به وضوح می‌توان از فضاهای شهری‌ای سخن گفت که بر اساس متغیرهای جنسیتی تولید می‌شوند.

طراحی مبتنی بر جنسیت مخصوصا در حوزه معماری یک اصل اساسی و دیسیپلینار نیست که به کنشی طراحانه بدل شود، بلکه بیشتر می‌تواند در قالب خواست کارفرما یا بعد اخلاقی طراح مد نظر قرار گیرد.

+ منبع